قلب و سلول های بنیادی

سلول‌های بنیادی چگونه به ترمیم بافت قلب کمک می‌کنند؟

نارسایی قلبی به عارضه ای گفته می شود که طی آن قلب، نمی تواند خون کافی و مورد نیاز بدن را پمپاژ کند.

دلیل این اتفاق می تواند موضوعات مختلفی از جمله درگیری ماهیچه قلب، بالا بودن فشار خون، عارضه های مربوط به دریچه و یا گرفتگی های عروقی باشد.

نجات سلول آسیب دیده با سلول های بنیادی

سعی در نجات سلول های آسیب دیده

در چنین حالتی که فرد دچار نارسایی قلبی شده، سلول های بنیادی که در قلب و مغز استخوان قرار دارند، به سمت محل التهاب حرکت کرده و سعی در ترمیم آن بافت دارند. این سلول های بنیادی به واسطه ترشح هورمون های موضعی، سعی در نجات سلول های آسیب دیده کرده یا خودشان به سلول های جدید قلبی تبدیل می شوند. ولی عموما این روند کامل و کافی نبوده و نمی تواند قسمت عمده ای از قلب را نجات بخشد و بنابراین نارسایی قلب ایجاد می شود.

با آگاهی از این فرآیند و همچنین توسعه نتایج تجربی حاصل از آزمایش بر روی حیوانات، تلاش شده که از سلول های بنیادی خود فرد در درمان نارسایی قلب استفاده شود.

در این حالت، سلول های بنیادی به قلب وارد می شوند و علاوه بر اینکه می توانند به سلول های قلبی جدید تبدیل شوند، یک سری فعل و انفعالات بیولوژیک ایجاد می کنند که در نتیجه این اقدام، عضله قلب ترمیم می شود.

درمان توسط سلول های بنیادی

به دنبال یافتن سلول هایی با کارایی بالاتر

عاملی که پژوهشگران را به استفاده از این روش ترغیب کرده، در دسترس بودن این سلول ها و راحتی جداسازی آنها است.انجام این فرآیند تجربی نشان داده که تاثیر درمان با این نوع سلول ها در حد متوسط بوده و همین عامل سبب شده تا پژوهشگران به دنبال راهکاری برای یافتن سلول های مفیدتر با کارایی بالاتر باشند. سلول هایی که راحت در دسترس باشند ، به آسانی به قلب منتقل شوند، بتوانند به سلول های عضله قلبی دارای عملکرد تبدیل شده و بافت قلب را که شامل بافت عضلانی و عروقی است، ترمیم کنند.

این ضرورت سبب شده تا تیم های متخصص مطالعاتی در سراسر جهان از جمله ایران، روش های درمانی نوینی را از مطالعات سطح آزمایشگاهی که شامل مطالعات سلولی مولکولی و حیوانی است، گرفته تا مطالعات بالینی انسانی را آغاز کنند.

این مطالعات برای یافتن روش نوینی در جهت درمان نارسایی قلب، چند سالی است که با هماهنگی میان کارگروه قلب ستاد توسعه علوم و فناوری های سلول های بنیادی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری و وزارت بهداشت در جریان است و فرآیند تحقیقاتی تا زمان حصول نتیجه مطلوب ادامه دارد.

نقش سلول های بنیادی برای درمان بیماری قلبی

نقش سلول های بنیادی در درمان بیماری های قلبی

با وجود پیشرفت های زیاد در درمان بیماری های قلبی به خصوص سکته های قلبی هنوز تعداد بسیار زیادی از بیماران دچار سکته قلبی, به بیماری نارسایی مزمن قلب مبتلا می گردند, و تا زمان مرگ با این بیماری دست و پنجه نرم می کنند. این روزها روش های درمانی متعددی از جمله دارو درمانی, پیوند قلب و تجهیزات درون و بیرون قلبی متعددی برای بهبود کیفیت زندگی این بیماران مورد استفاده قرار می گیرد. این روش ها برای بیماران و بیمارستان ها بسیار گران هستند. تحقیقات در علم ژنتیک, مهندسی بافت و سلول درمانی امید به نجات این بیماران را بهبود بخشیده و سوالات بسیاری را در ذهن ما جواب داده است. پرستاران نیز همیشه نقش مهمی در درمان بیماران قلبی داشته اند. با وجود پیشرفت در علوم پایه و سلول درمانی می بایست جایگاه علمی خود را در راستای این تغییرات مشخص نموده و شیوه اعمال نقش موثر خود در این زمینه بیان نمایند. هدف از این مطالعه ((تبیین نقش سلول های بنیادی در درمان بیماران قلبی)) می باشد.روش کار: مطالعه حاضر یک مطالعه مروری است که محقق برای تهیه آن بیش از 40 منبع از کشورهای ایران, تایلند, آمریکا, چین, کره, انگلیس و ایرلند استفاده کرده است. این مقاله پس از بحث در مورد تاریخچه کاربرد سلول های پایه, انواع سلول های بنیادی, منابع مختلف دسترسی به سلول های بنیادی و کاربرد آنها؛ شیوه های نوین کاربرد این سلول ها برای درمان بیماران قلبی را تشریح می کند؛ در نهایت؛ نیز چندین کارآزمایی بالینی را بطور کامل بیان و با توجه به نقش مراقبتی پرستاران در این روش ها نتیجه گیری می نماید.نتیجه گیری: همه تحقیقات و کارآزمایی های بالینی نشان داده اند که در طی 6-4 ماه پس از پیوند سلول های بنیادی به قلب, عملکرد بطن چپ بین 7 تا 9 درصد افزایش یافته, حجم انتهای سیستولی کاهش یافته, خون رسانی و رگ سازی در منطقه دچار سکته بهبود یافته است. علاوه بر این ها, در تحقیقات آینده نگر, مورد – شاهدی نیز کارآیی این روش به اثبات رسیده است. هیچ تومور و آریتمی خطرناکی مشاهده نگردیده است. هر چند تغییرات عمده ای در روش های درمانی ایجاد شده است اما نقش و جایگاه مثبت پرستاران در تغییر نظام های بهداشتی و درمانی پایدار تر از قبل شده است.