بیماری ام اس چیست ؟
بیماری مالتیپل اسکلروزیس (MS) جزو گروه بیماری های “خودایمن” محسوب می شود که در آن سیستم ایمنی فرد اشتباهاً سیستم عصبی مرکزی (شامل مغز و نخاع) را هدف حملات خود قرار می دهد در نتیجه این حمله، در داخل سیستم عصبی، واکنش های التهابی به وجود می آید که نهایتاً سبب تخریب برخی قسمت ها بخصوص غلاف میلین می شود (غلاف میلین پوشاننده رشته های عصبی است و سلامت آن برای سرعت بخشیدن به انتقال پیام های عصبی لازم است). امروز می دانیم که قسمت های آسیب دیده فقط میلین نیست بلکه خود رشته های عصبی نیز هدف حمله های سیستم ایمنی قرار می گیرند و تخریب می شوند.
آسیب به نواحی مختلف سیستم عصبی، بسته به عمل آن ناحیه، علایم مختلفی را برای فرد مذکور ایجاد می کند. این علایم در افراد مختلف، به گونه مختلف و شدت متفاوت بروز می کند. این آسیب ها در صورتی که خیلی شدید نباشند پس از چند روز – هفته برطرف می شوند اما در صورتیکه خیلی شدید باشند ممکن است در نسج مغز یا نخاع تغییراتی دایمی ایجاد کنند که به آن اسکلروز می گویند و از آنجا که این ضایعات در نواحی متعدد و پراکنده ایجاد می شوند بیماری به مالتیپل (متعدد) اسکلروزیس معروف شده است.
علت ابتلا به ام اس چیست؟
علت ام اس بدرستی معلوم نیست. دانشمندان معتقدند مجموعه ای از فاکتورها آغازگر بیماری هستند. برای یافتن این فاکتورها تحقیقات در زمینه ایمونولوژی ( علم مربوط به سیستم ایمنی بدن ) ، اپیدمیولوژی (علم مربوط به الگوهای یک بیماری در نواحی مختلف دنیا) و ژنتیک ( علم مربوط به ساختار ژنی انسان) در حال انجام است. دانشمندان همچنین در حال بررسی عوامل عفونی گوناگونی که ممکن است در بیماری نقش داشته باشند هستند.
یافتن علل هر بیماری بطورکلی و ام اس بطور اختصاصی راهی است برای یافتن راههای موثر کنترل و یا حتی علاج قطعی آن و یک گام فراتر، پیشگیری از بروز آن.
فاکتورهای ایمونولوژیک:
امروزه می دانیم آنچه در بیماری ام اس و سایر بیماریهای خودایمن روی می دهد در واقع پاسخی غیر طبیعی از جانب سیستم ایمنی است که موجب ایجاد التهاب و آسیب بخش هایی از بدن می شود.
در بیماری ام اس این سیستم عصبی است که آسیب می بیند به ویژه غلاف میلین (غلاف پوشاننده رشته های عصبی)، خود رشته های عصبی و حتی سلولهای سازنده میلین. در سالهای اخیر متخصصین توانسته اند سلول های ایمنی که به سیستم عصبی حمله می کنند، برخی فاکتورهایی را که سبب پاسخ غیر طبیعی این سلول ها می شوند و حتی روند پاسخ غیر طبیعی سیستم ایمنی را شناسایی کنند.
فاکتورهای محیطی:
هیچ فاکتور مشخصی به تنهایی عامل ایجاد کننده ام اس شناخته نشده بلکه چند فاکتور متفاوت متهم هستند که در بروز بیماری، نقش دارند. این فاکتورها عبارتند از:
عوامل جغرافیایی: به نظر می رسد ام اس در مناطقی از دنیا که از خط استوا دورتر هستند بیشتر بروز می کند. در این رابطه دانشمندان عواملی همچون سن، جنس و نژاد را مورد توجه قرار داده اند و ژنتیک هر منطقه، عوامل عفونی موجود در هر ناحیه و الگوهای مهاجرت را نیز مدنظر قرار داده اند.
ویتامینD: شواهد فزاینده ای نشان می دهد که ویتامینD نقش مهمی در بیماری ام اس بازی می کند. بعضی محققین باور دارند که مواجهه با آفتاب (منبع طبیعی ویتامینD) ممکن است علت تفاوت شیوع ام اس درمناطق شمالی و جنوبی کره زمین باشد. افرادی که در نزدیکی خط استوا زندگی می کنند بیشتر در معرض آفتاب هستند و سطح ویتامینD بالاتری دارند و از آنجا که می دانیم این ویتامین بر روی سیستم ایمنی به گونه ای موثر است که بدن را در مقابل بیماری های خودایمن محافظت می کند شاید این مسئله شیوع کمتر ام اس در این مناطق را توجیه کند.
مصرف دخانیات: شواهد علیه مصرف دخانیات در بیماری ام اس نیز رو به افزایش است. مطالعات نشان می دهد دخانیات، احتمال ابتلاء افراد را به ام اس بالا می برد، شدت بیماری را افزایش می دهد و پیشرفت بیماری را نیز تسریع می کند. خبر خوب اینکه به نظر می رسد توقف مصرف سیگار –چه قبل و چه پس از شروع ام اس- با پیشرفت آهسته تر بیماری همراه است.
چاقی: مطالعات متعددی نشان داده است که چاقی در دوران کودکی و نوجوانی بخصوص در دخترها ریسک ابتلا به ام اس را در سالهای آینده زندگی افزایش میدهد. مطالعاتی هم نشان داده اند که چاقی در سنین جوانی هم می تواند همین اثر را داشته باشد. از طرفی چاقی ممکن است سبب تشدید التهاب و فعالیت ام اس در مبتلایان شود.
فاکتورهای عفونی:
بسیاری از ویروس ها و باکتری ها از جمله ویروس سرخک، هرپس تیپ6، ویروس EBV و میکروب کلامیدیا پنومونیه مورد بررسی قرار گرفته اند. در سال های اخیر ویروس EBV، بیش ازهمه، مورد توجه قرار گرفته است. (این ویروس عامل بیماری منونوکلئوز عفونی است). شواهد فزاینده ای نشان داده است که آلودگی قبلی با این ویروس می تواند در ابتلا به ام اس نقش داشته باشد.
فاکتورهای ژنتیک:
امروزه تصور می شود که بیماری ام اس ارثی نیست به این معنا که این بیماری از نسلی به نسل دیگر منتقل نمی شود. با این حال به نظر می رسد یک ویژگی ژنتیک باید وجود داشته باشد که فرد را مستعد ابتلا به ام اس می کند.
این تفکر از آنجا ریشه گرفته است که احتمال بروز ام اس در دوقلوهای تک تخمی خیلی بالاتر از جمعیت معمولی است و اینکه بستگان درجه یک مبتلایان نیز با ریسک بالاتری به این بیماری ابتلا پیدا می کنند.
باورهای اثبات نشده در مورد علت ام اس ،زندگی با سگ یا دیگر حیوانات خانگی چند سال قبل این تصور ایجاد شد که ویروسی که ناقل آن سگ ها هستند بنام canine distemper می تواند علت بیماری ام اس باشد ، اما تحقیقات این مسئله را رد کرد.
ابتلا به آلرژی:
در حال حاضر شواهدی وجود ندارد که ام اس ناشی از واکنش به یک عامل آلرژی زاست. اصولا آلرژی ها در جامعه شایع هستند و ممکن است یک فرد هم آلرژی داشته باشد هم ام اس بدون اینکه رابطه ای بین آنها وجود داشته باشد.
مواجهه با فلزات سنگین:
هرچند مسمومیت با فلزات سنگین نظیر جیوه، سرب و منگنز به سیستم عصبی آسیب می رساند، اما فرم این آسیب و نمای بالینی ایجاد شده با بیماری ام اس متفاوت است. در حال حاضر شواهدی وجود ندارد که مواجهه با فلزات سنگین، سبب ایجاد بیماری ام اس می شود.
ضربه های وارد شده به سیستم عصبی:
نقش ضربه در ایجاد ام اس و یا بروز حملات بعدی بیماری سالها مورد اختلاف نظر دانشمندان بود. اما تحقیقات نشان داده است که ارتباطی بین ضربه و شروع ام اس و یا پیشرفت آن وجود ندارد.
چه کسانی احتمال ابتلاء بالاتری دارند ؟
در سراسر دنیا به نظر می رسد حدود ۲.۳ میلیون نفر مبتلا به ام اس هستند. ضمن اینکه می دانیم بیماری مسری نیست و مستقیما هم به ارث نمی رسد، اما به نظر می رسد فاکتورهایی وجود دارند که نحوه توزیع بیماری را در سراسر جهان تحت تأثیر قرار می دهند و شاید نهایتا همین مسئله کمک کند که علت بیماری مشخص شود. این فاکتورها عبارتند از جنس، ژنتیک، سن و جغرافیای مناطق و ویژگی های نژادی . مطالعه تمام این عوامل در دانشی می گنجد به نام “اپیدمیولوژی”. اپیدمیولوژی دانشی است که احتمال وقوع بیماری، نحوه توزیع آن و کنترل احتمالی بیماری ها و سایر فاکتورهای مرتبط با سلامت انسان را مورد بررسی قرار می دهد. مطالعات اپیدمیولوژیک در بیماری ام اس پیچیدگی هایی دارد که گاها کار را دشوار می سازد اما با همه این دشواری ها لحظه ای متوقف نشده و نخواهد شد.
نتایج مطالعات اپیدمیولوژیک ام اس:
سن: در بیشتر مبتلایان به ام اس سن شروع بیماری بین ۲۰ و ۵۰ سال است. اگرچه ام اس می تواند در کودکان و یا بالغین مسن تر هم روی دهد.
عوامل جغرافیایی : عموما ام اس در نواحی دور از خط استوا شایع تر است . با این حال در یک منطقه با فاصله مشابه از خط استوا میزان شیوع بیماری یکسان نیست. مثلا ام اس در برخی کشورها نظیر رومانی ، نروژ و نیوزیلند تقریبا دیده نشده و این بیانگر این مسئله است ، که نژاد و جغرافیا به طریق پیچیده ای که نمی دانیم، با یکدیگر تداخل می کنند و میزان شیوع را تعیین می کنند.
مهاجرت از یک منطقه جغرافیاییبه منطقه دیگر نیز به نظر می رسد ریسک ابتلاء به ام اس را تحت تأثیر قرار می دهد بطوریکه ممکن است ریسک را بالاتر از منطقه مورد مهاجرت ببرد و یا پائین تر. گروهی که در سنین اوایل کودکی مهاجرت کرده باشند ریسک ابتلا خودشان برابر ریسک منطقه مورد مهاجرت می شود اما آنها که در سنین بالاتر مهاجرت می کنند ریسک ابتلاءشان مشابه منطقه قبل از مهاجرت است.
این تغییر نه برای خود فرد بلکه برای نسل بعدی به وقوع می پیوندد. اگرچه رابطه پیچیده ای بین فاکتورهای محیطی و ژنتیک وجود دارد و نهایتا تداخل این دو ریسک ابتلاء را تعیین می کنند اما به نظر می رسد که مواجهه با برخی عوامل محیطی در سنین کودکی به شرط وجود عوامل ژنتیک خاص، فرد را مستعد ابتلاء به ام اس می کند.
جنس : ام اس حداقل دو تا سه برابر در خانم ها شایع تر است و این نشانگر آن است که احتمالا هورمون ها هم نقشی در ابتلاء به ام اس دارند. این نسبت بر اساس مطالعات جدید به سه تا چهار برابر هم رسیده است.
ژنتیک :
فاکتورهای ژنتیک نقش بسیار مهمی در تعیین این که چه کسانی استعداد ابتلاء به ام اس را دارند، ایفا می کنند. شواهدی که برای این ادعا وجود دارد عبارتند از :
بطور متوسط در ایالات متحده از هر ۷۵۰ نفر یک نفر (۰/۱ %) به ام اس مبتلا می شوند.
برای وابستگان درجه یک فرد مبتلا به ام اس شامل فرزندان، خواهر و برادرها و یا قل دوم دوقلوهای دو تخمی این احتمال به %۵-۵/۲ افزایش می یابد. در فامیل هایی که چند فرد مبتلا به ام اس دارند این ریسک بازهم بالاتر می رود.
در دوقلوهای تک تخمی (مشابه)، در صورت ابتلا یکی از آنها به ام اس، احتمال ابتلاء دیگری به ۲۵% افزایش می یابد. همین جا مشخص می شود که عوامل ژنتیک هم به تنهایی تعیین کننده ریسک نیستند.
تحقیقات نشان داده است که ام اس در اغلب نژادها روی می دهد از جمله نژاد آفریقایی، آمریکایی، آسیایی . . . اما بیشترین شیوع در میان نژاد کاکاسین اروپای شمالی گزارش شده است.
انواع مختلف ام اس:
از آنجا که بیماری ام اس از نظر علائم، فرم حملات، شدت حملات، میزان بهبودی علائم پس از حملات، سیر بیماری و پاسخ به داروها، بسیار متفاوت است در دنیا به “بیماری هزار چهره” معروف است و به همین دلیل قابل پیش بینی نیست که در هر فرد مبتلا، ام اس چه رفتاری را نشان خواهد داد. با این حال و به طور کلی چهار نوع مختلف برای بیماری توصیف شده است.
فرم عود کننده – بهبود یابنده (RRMS) : این فرم مشخص میشود با دوره های عود علائم (که به آن حمله بیماری می گوئیم) که به تدریج بطور کامل یا نسبی بهبود می یابند و در واقع فرد وضعیت با ثباتی دارد تا وقوع حمله بعدی پیشرونده ثانویه (SPMS) : در این فرم فرد ابتدا حملاتی را تجربه می کند و در فواصل حالت ثابتی دارد اما پس از مدتی تعداد حملات کم می شود ولی در فواصل حملات حالت با ثباتی ندارد و علائم در بین دو حمله به تدریج بدتر می شودو در نهایت حمله ها بطور کامل متوقف می شوند ولی بیماری آرام آرام پیشرفت می کند.
فرم پیشرونده اولیه (PPMS) : در این فرم حملات یا اصلا وجود ندارد و یا فقط در شروع بیماری یک حمله روی داده ولی پس از آن بیماری به تدریج پیشرفت می کند و علائم بدتر میشوند.
فرم پیشرونده حمله ای (PRMS) : بیماری از ابتدا و به آرامی پیشرفت داشته اما حمله ها هم گهگاه روی داده است.
در اینجا لازم است با عبارت “فرم ایزوله بالینی ام اس” آشنا شوید. این گروه از مبتلایان در واقع برای اولین بار علائم عصبی را تجربه کرده اند و شاید بتوان با اقدامات درمانی بیماری را در همین مرحله نگه داشت و جلوی وقوع حملات بعدی را گرفت.
علائم تی پیک بیماری ام اس چیست ؟
از آنجا که ام اس سبب آسیب سیستم عصبی می شودلذا اصولا هر علامتی می تواند ایجاد کند و این علامت بسته به محل آسیب متفاوت است. با این حال رایج ترین علائم عبارتند از : خستگی ناتوان کننده ، مشکلاتبینایی ، اختلالات حسی و ضعف حرکتی .
علائم ام اس غیر قابل پیش بینی و از فردی به فرد دیگر متفاوت هستند و حتی در یک فرد هم در طول زمان تغییر می کند. ممکن است در یک برهه از زمان ایجاد و در مقطع زمانی دیگر از بین بروند و شاید هم ماندگار شوند و یا بدتر شوند.
چه عاملی سبب ایجاد علائم میشود؟
علائم ام اس زمانی ایجاد می شود که در داخل سیستم عصبی التهاب ایجاد شود. عامل ایجاد این التهاب در واقع سیستم ایمنی آن فرد است و حاصل آن تخریب غلاف میلین در اطراف رشته های عصبی و حتی خود رشته های عصبی است. آسیب ناشی از التهاب ممکن است علائمی ایجاد کند که می توانند در عرض چند هفته تا ماه برطرف شوند و یا اینکه دائمی شوند.