راه های نوین بهره برداری از سلول های بنیادی

خوان كارلوس ایزپسوا لامونته’ مجری این تحقیقات از بخش پزشكی تولید مثل در بارسلون اسپانیا گفت: این بررسی برای نخستین بار نشان دهنده تبدیل مستقیم جمعیت خالصی از سلول های خون بند ناف انسانی به سلول های عصبی با استفاده از بیان اجباری یك فاكتور رونویسی است.

این نخستین بار است كه دانشمندان سلول های خونی بند ناف را به سلول های عصبی تبدیل می كنند بدون آن كه این سلول ها را به حالت جنینی بازگردانند.

شینهوا گزارش داد: چنین روندی در تولید سلول های عصبی به آن معناست كه این سلول ها كمتر ممكن است به تومور تبدیل شوند.

این كشف می تواند راه را برای تحقیقات آینده در زمینه بروز بیماری هایی مانند پاركینسون و آلزایمر هموار كند.

**

سلول های بنیادی خون بند ناف گزینه درمانی جدیدی برای اختلالات مغزی:

در بعضی عرصه های تحقیقات سلول های بنیادی، پیشرفت هایی مشاهده شده است. سلول های بنیادی خون بند ناف را می توان از بند ناف و جفت نوزاد تازه متولد شده جداسازی و برای استفاده درآینده ذخیره سازی کرد، آنها می توانند هنگامیکه کودک (و یا یکی از بستگان مشابه ژنتیکی با او) بیمارشوند، مورد استفاده قرار گیرند. این سلول های بنیادی برای درمان نزدیک به 100 بیماری خونی از جمله انواع مختلفی از سرطان های خون استفاده شده است .

یکی از چالش های موجود تبدیل سلول های بنیادی خون بند ناف به سلولهایی غیر از سلول های خونی است. دلیل آن این است که سلول های بنیادی با درجات مختلف بنیادینگی وجود دارند، که توانایی آنها برای تشکیل انواع مختلف بافت ها یا سلول ها متفاوت است. برای مثال، سلول های بنیادی خون دارای توانایی بالایی در تولید انواع مختلف سلولهای خونی است، اما سلول های پوست تولید نمی کنند. با این حال، محققان در موسسه مطالعات بیولوژیکی Salk با همکاری با دانشمندان بارسلونا، اسپانیا، موفق به تحریک این سلول های بنیادی برای تبدیل شدن به سلول های عصبی شدند که روشی پیشگامانه در درمان آسیب های مغزی و سایر اختلالات عصبی خواهد بود.

هنگامی که یک سلول بنیادی تقسیم می شود، DNA یکی از سلول ها هویت بنیادینگی آن را حفظ می کند. از سوی دیگر، DNA سلول دوم، می تواند هویت های مختلفی را داشته باشد. اولین گام در گرفتن این هویت (تحت عنوان تمایز) به طور کلی شامل روشن شدن یک ژن اصلی تنظیم کننده است که سبب کنترل فعالیت ژنی دیگر و ژنی دیگر و به همین ترتیب تا زمان ، به عنوان مثال، تبدیل شدن سلول به یک سلول عصبی می شود. بنابراین کلید کنترل سلولهای بنیادی، چگونگی روشن کردن این تنظیم کننده اصلی است.

به منظور تبدیل سلول های خون بند ناف به سلول های عصبی، Alessandra Giorgetti و همکارانش برای اولین بار این سلول ها را دستکاری کرده و سبب افزایش ژنی به نام Sox2 در آنها شدند. سپس آنها سلول ها را کشت داده و رفتار ژنتیکی آنها را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند. اما چیزی که آنها یافتند این بود که این سلول های دستکاری شده به مانند نورون نابالغ رفتارکردند  زیرا Sox2 به عنوان تنظیم کننده اصلی عمل کرده بود.

چالش بعدی نگه داشتن این سلول ها درمسیری بود که منتهی به تبدل به یک سلول عصبی شود. با استفاده از شرایطی خاص، این تیم توانست سلول ها را به سمت تشکیل سلول های عصبی بالغ که هم دارای استطاله های شبه نورونی بلند بوده و هم به تحریک الکتریکی در شرایط آزمایشگاهی پاسخ دهند، هدایت کنند.

با این حال، آزمایش واقعی وقتی بود که مشخص شود آیا این سلول ها توانایی تکثیرو ترمیم یک مغز آسیب دیده را دارند. تولید یک نوع سلول یک مسئله است و القا آن برای تشکیل یک بافت منسجم و کاربردی چیز دیگری است. Giorgetti و همکارانش سلول های عصبی مشتق از خون بند ناف را به موش فاقد سیستم ایمنی پیوند زده و پیشرفت آن را در طول یک دوره سه ماهه بررسی کردند. آنها دریافتند که در واقع سلول های عصبی مشتق از خون بند ناف رشد کرده، با مغز موش یکپارچه شده و قادر به فعالیت محدود بودند.

اگرچه شاید مدت زمانی طول بکشد تا چنین درمانی به درمانگاه برسد، این مطالعه برپتانسیل بالقوه این نوع از سلول های بنیادی تاکید می کند. با گسترش بیشتر بانک خون بند ناف، استفاده از سلول های بنیادی خون بند ناف فراتر از درمان اختلالات خونی رو به افزایش است.

درمان با سلول های بنیادی

**

مقایسه پیوند از خون بندناف و مغز استخوان یا خون محیطی:

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سلول های بنیادی ایران مغز استخوان و بند ناف هر دو  واجد سلول های بنیادی خونسازند که به بازسازی مجدد سیستم خونی و نیز سیستم ایمنی بدن کمک می کنند. مغز استخوان دارای بالاترین درصد از سلول های بنیادی خونساز (۱ تا ۳درصد) وخون بند ناف دارای ۰.۶ تا ۱ درصد سلول های پیش ساز خونی و بنیادی خونساز است. در خون محیطی نیز کمتر از ۰.۲ درصد سلول های بنیادی خونساز شناسایی شده است. آنچه در زیر آمده است مقایسه ای بین  استفاده از خون بند ناف با مغز استخوان است.

خون بندناف
مغز استخوان/ خون محیطی
ذخیره سازی خون بند ناف هیچ خطر پزشکی برای مادر یا نوزاد ندارد زیرا این سلول های بنیادی از بندناف کودک پس از تولد جدا می شوند. اهدا کنندگان سلول های بنیادی مغز استخوان نیاز به عمل جراحی برای جداسازی سلول های بنیادی دارند. برای به دست آوردن سلول های بنیادی لازم است از فاکتورهای رشد استفاده شود.
حجم کم (گاهی چند اونس) می تواند برای پیوند استفاده می شود.تعداد سلول های مورد نیاز بستگی به وزن گیرنده دارد. برای پیوند نیاز به یک لیتر یا بیشتر مغز استخوان است( همراه با خون )
خون بند ناف شامل مقدار کمتری سلول بنیادی است. بنابراین پیوند کندتر، ممکن است به بستری طولانی مدت و در بعضی از موارد منجر به عوارض جدی شود. مغز استخوان و گرافت خون محیطی حاوی تعداد زیادی سلول های بنیادی است. پیوند نوتروفیلها سریع تر صورت می گیرد.
هنگامی که نمونه مطابق یافت می شود،  فقط چند روز بعد از آزمایش تأییدی و تست های ویژه ، برای حمل و نقل به مرکز پیوند (کمتر از 24 ساعت در شرایط اضطراری) زمان لازم دارد. رای پیوند مغز استخوان ، پس از آغاز یک جستجوی رسمی ، معمولا 2 ماه یا بیشتر طول می کشد تا پیوند صورت گیرد البته اگر اهدا کننده ای در دسترس باشد.
پس از انجماد، یک واحد خون بند ناف تا زمان استفاده در دسترس است. هیچ خطری هم برای اهدا کننده ندارد. اهدا کنندگان بالقوه ممکن است در دسترس نباشند و یا ممکن است از اهدا پشیمان شوند. بعد از پیدا شدن یک اهدا کننده باید HLA او آزمایش شود و همچنین از نظر بیماری های عفونی تحت آزمایش قرار گیرد و وقتی از تمایل وی برای اهدا اطمینان یافتیم پیوند انجام می شود.
این شانس فقط یک بار برای فرد برای ذخیره سازی سلول های بنیادی خون بند ناف وجود دارد و برای بار دوم در دسترس نیست اهدا کننده چنانچه نیاز باشد می تواند برای بار دوم هم خون یا سلو ل های T  را اهدا کند و در دسترس است.
واحد خون بند ناف در تانک های مخصوص ذخیره می شود و خون بند ناف منجمد شده تا 20 سال پس از ذخیره سازی قابل پیوند است. سلو لهای بنیادی مغز استخوان که استفاده می شود تازه هستند و سلول های بنیادی خون محیطی معمولا برای کوتاه مدت ( چند روز تا چند ماه) ذخیره می شوند.
خون بند ناف می تواند قبل از ورود بیمار وارد بیمارستان شود و شروع به آماده سازی برای پیوند می شود. هماهنگی ساده است. واحد خون بند ناف بر اساس تقاضا حمل می شود. بیمار باید قبل از برداشت مغز استخوان یا خون محیطی در شرایط ایده آل قرار بگیرند. هماهنگی بین اهدا و پیوند حیاتی و پیچیده است.
عفونت ویروسی نهفته در فرد دهنده خون بند ناف نادر است . عفونت های ویروسی در فرد دهنده شایع است.
گاهی احتمال دارد بیماری های ژنتیکی نادر و نامشخص بر خون یا سیستم ایمنی بدن نوزاد اثر گذاشته باشد و با پیوند خون بند ناف منتقل شود. خطر پیوند بیماری های ژنتیکی وجود ندارد
بیماری پیوند علیه میزبان کمتر شایع است و در صورت بروز هم درمانش راحت تر است. بیماری پیوند علیه میزبان در پیوند های سلولی مغز استخوان به علت عدم تطابق گرافت شایع است.
در صورت عدم تطابق کامل HLA  نیز  پیوند خون بند ناف با تطابق 6/4 یا 6/5 امکان پذیر است ممکن است و همین امر پیدا کردن نمونه مناسب را آسان تر کرده است. به طور کلی برای پیوند نیاز به تطابق کامل 8 / 8 HLA – A – B – C و آنتی ژن DRB1 است. دیگر فاکتورهای HLA یعنی ( (HLA – DQ – DP برای افزایش شانس بهبود نیز به طور فزاینده ای در نظر گرفته می شود.